چه عذاب بزرگی است وقتی که من تمام تنهایی را به دوش می کشم و سخت ترین لحظه های انتظار را با شکیبایی خود قسمت می کنم. آرزوی محالی ست درک دستهای تو از انتهای تنهایی ستاره های چیده شده و سفره های خالی احساس که مهربانی سایه ها رنگینش کرده است تو حتی از فکر این عذاب هم عاجزی و من هر روز تحلیل می روم ....
کوروش
سهشنبه 11 اسفندماه سال 1383 ساعت 09:14 ب.ظ
سلام
اتفاقی اومدم خیلی حال کردم
faghat mitonam begam :((