آشنای من قسمت نبود تا در کنار هم بمانیم
شاید این سر نوشتی است که برای ما رقم خورده است
دور از هم ولی با هم
همیشه از خودم می پرسیدم که چقدر با جدایی فا صله دارم
هیچ گاه فکر نمی کردم که جاده پر اندوه جدایی این قدر نزدیک باشد
ولی خیالی نیست چرا که جای داشتن در کنار هم مهم نیست
جای گرفتن در قلب هم اصل است
صادقانه بگویم :
همیشه در قلب و ذهنم جای داری
قلم ناتوانم از نوشتن نام عشق گریزان بود
اما روزی او هم نوشت
چرا که تو معلمش بودی ..هنوز نجوای دل عاشقت را به یاد دارم
همان که الهام دهندهء روحم بود
و خاطرهء زندگیم شد
شاید با تو بودن خیلی وقت است که گذشته
اما با فکر تو بودن هنوز هم باقی است
آخ که من چقدر آلبالو را دوست دارم...بادرودفراوان...عاشقانه دلچسبی بود امیدوارم قلبها هرچه بهم نزدیکتر و اندیشه ها هم سان تر گردد...تندرست وموفق باشی...
آلبالوی نازنینم سلام . خوشحالم از آشنایی با عاشق خوش بیانی مثل شما . دلنوشته های زیبایی داری . که گاهی تلخ هستن ولی .....حقیقت هم تلخه مگه نه ...... ممنون از لطفت . موفق باشی و همیشه شادکام