دلم گرفت

دلم گرفت ای همنفس پرم شکست تو این قفس

 

تو این غبار تو این سکوت

 

چه بی صدا نفس نفس.......

 

از این نامهربونیها دارم از غصه میمیرم

 

رفیق روز تنهایی یه روز دستا تو میگیرم....

 

تو این شب.....

 

گریه میتونی پناهه هق هقم باشی

 

تو ای همزاد هم خونه چی میشه عاشقم باشی

 

دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما............

 

دو همنفس دو همزبون دو همسفر دو همصدا .......

 

تو ای پایان تنهایی پناه اخر من باش تو این شب مرگی پاییز

 

بهار باور من باش...

 

بزار با مشرق چشمات شبم روشن ترین باشه.........

 

میخوام ایینه ی خونه با چشمات همنشین باشه

 

دلم گرفت ای همنفس پرم شکست تو این قفس

 

تو این غبار تو این سکوت چه بی صدا نفس نفس..............

 

 

غروب غم ها و طلوع شادیها رو براتون ارزومندم........